سفرخارجی انجام شده ،  تفریحی بود یا ماموریت اداری؟

بولتن محترم.
حالا یک سفری رفته، زهر مارش نکن! مگر بقیه شون نمی روند؟
حقوق نجومی هم که همه شون میگیرند، چرا حسادت داری؟

حتمامجوزسفرهم ازکمیسیون مربوطه داشته اندحضرت ایشان که اگرنداشته باشنداین عمل جرم است وتصرف دروجوه دولتی وووازعواقب آن…بیچاره رعیت اگراین اعمال راکارمندی دون پایه انجام داده بودپدرش رادرمیراوردندوزندگی رابرایش سیاه می کردند!

واقعا اگر شهید رئیسی زنده بود حتما با این شخص برخورد می کرد
حتی اگر همشهری خودش باشد
اقای کاظمی اهل مشهد و از مدیران اقای رئیسی بوده است که با تغیر جهت استراتژیک و ناگهانی در دولت اقای پزشکیان پست گرفته است

دشت اول را خراب نکن بولتن جان!!

بالاخره ارز هست، نیست؟
بالاخره دل هست، نیست؟
بالاخره سفر لازم هست، نیست؟
بالاخره ردیف بودجه هست، نیست؟
بالاخره تأیید مافوق لازم هست، نیست؟
بالاخره بدعت گذار، پایه گذار هست، نیست؟
گاهی گمان می کنی که نمی شود، که نمی شود؟
او با اشاره چشمی، نورچشمی، عازم خارجه می‌شود،
بالنهایه، سفرِ بی ثَمر، بنام «پایه‌گذار» نوشته می‌شود،
اما چشمِ دوخته به «شب واریز یارانه» دیده نمی‌شود،
نکته : «اختلاف فاحش طبقاتی» خوب دیده می‌شود،
چندصد سفارش استخدام فقط در «ایران خودرو»
توسط مقامات صاحب منصب، چرا دیده نمی‌شود؟
و خدای را گواه، اگرکه بنویسی، جوهر قلم .........؟
دل ما بیدلان بردند و رفتند
مثال شعله افسردند و رفتند
بیا یک لحظه با عامان درآمیز
که خاصان، باده ها خوردند و رفتند
و من، هماره یاد آن صاحب منصب اصفهانی ر- ح
که در : هشت هشت هزار و سیصد و هشتاد و یک
داخل پرواز شرکت هواپیمایی درپیت «آریاتور»
اسناد فساد دریافت کرده، با رفیق مرحومش ح
و دیگری؟ مطالعه کرده، اسناد را هیچ اِنگاشت؟
فتح باب نمود، برای رفتن افرادی به بيراهه ها؟
زان پس، خیلی زدند به جاده خاکی، با بی باکی؟
ثواب مترتب بر آن بدعت، نصیب آن شخصیت؟
و چه ثوابی؟ اگرکه تو تبعات آن بدعت را بدانی؟
پس، بدنبال نفوذ و نفوذی و روزنه هایش مباش؟
توجه ویژه به نوچه پروری، بردن «آش با جاش»؟
و خدایا تو خودت دیدی و می بینی، که چِها شد؟
جاده خاکی، بزرگراه و اتوبان شد؟ فراتر از مرزها؟
اهالی بولتن، بفرمایید استحاله تدریجی یعنی چه؟